صحنه ی از فیلم ” اسب تورین ” ( The Turin Horse )
“ life is justified only as an aesthetic phenomenon ”
( نیچه)
صاحب مهمانخانه ی در تورین ( ایتالیا ) که در آنجا مدتی نیچه اقامت داشت گفته است ( درست یا نادرست بودن این خبر مسئله دیگری است ) که روزی فیلسوف مشاهده می کند که یک درشکه چی اسب درشکه را با شلاق می زند. صاحب مهمانخانه ادامه می دهد که نیچه نتوانست این صحنه شلاق خوردن اسب را تحمل کند و به سرعت از مهمانخانه خارج می شود و پس از رسیدن به درشکه گردن اسب را در آغوش می گیرد.
کارگردان مجاری ‘ Bela Tarr ’ از این حکایت نیچه الهام گرفت و فیلمی با نام اسب تورین تهیه کرد. فیلم داستان زندگی یک پدر و دختر ( اواخر قرن 19 ) است که قصد دارند، بعد از یک طوفان شدید و نابودی غله، دهکده خود را با یک اسب ترک کنند. در آغاز دوربین، از یک چشم اندار دور و در یک هوای طوفانی، تپه ی که درختی بر روی آن دیده می شود نشان می دهد. پس از مدتی زنی ( دختر ) ظاهر می شود که یک گاری را در پشت خود می کشد و به دنبال دختر پدر و اسب در حرکت هستند. پدر، دختر و اسب به طرف تپه می روند. اما مدت زمان زیادی طول نمی کشد که پدر، دختر و اسب دیده می شوند که در راه بازگشت به دهکده خود هستند. بازگشت شاید به علت خستگی، یا هوای طوفانی باشد. فیلم اسب تورین این پیام را می رساند که دیگر امیدی نیست، نه می توان دهکده را ترک کرد و نه می توان در آنجا ماند: غله از بین رفته ، چاه آب ندارد، آتش خاموش شده، اسب از آشامیدن آب و خوردن غذا امتناع می کند و دنیا مانند یک شمع در حال خاموش شدن است ( اسبی که نیچه در تورین در آغوش گرفته بود در این فیلم شانسی برای ادامه زندگی ندارد ). نیچه قبل از در آغوش گرفتن گردن اسب در تورین و قبل از بستری شدن در بیمارستان اعصاب گفته بود که ” فقط با پدیده های ( آثار ) زیبایی می توان دنیا را توجیه کرد “. در اینجا پدیده های زیبایی برای نیچه موسیقی و تراژدهای اسطوری هستند. سرنوشت قهرمان تراژدی تباهی و سقوط است.