تا حدی امروز پژوهشگران تاریخ در روسیه می توانند برای تحقیقات خود به ارشیو بعضی از شعبه های حزب کمونیست رجوع کنند. اما بیشتر آرشیوها هنوز هم پشت درهای قفل شده نگهداری می شوند. در مجله فلسفه سال ۲۰۰۳ چاپ مسکو مقاله ای چاپ گرديد با نام ” کشتی فيلسوفان “. این کشتی در سال ۱۹۲۲ به دستور لنین و با همکاری استالين و تروتسکی عده ای از پروفسوران فلسفه را با خانواده به کشور های غربی انتقال داد.
لنين در نامه به استالين دستور داده بود : ”۲۰ تا ۴۰ پروفسور به هر صورت بايد اخراج گردند. در اين مورد تعمق کنيد و با يک برنامه ريزی دقيق شديدا به این استاد ها ضربه بزنيد”. نام ۲۲۴ نفر در اين آرشيو قيد شده است که از اين تعداد ۱۲۶ نفر از استادان رشته های علوم انسانی بودند ، 43 پزشک و ۶ استاد علوم اقتصاد. به اين افراد لقب های ” عنصرهای ضد روسی، فاسدان بورژوا و ضد انقلابی” داده شده بود که در صورت مراجعت به مرگ محکوم بودند. سلب تابيعت اين قشر تحصيل کرده روسی بدون حکم دادگاه تحقق یافت لنين معتقد بود که اين استاد های فلسفه بورژوازی را به دانشجویان می آموزند و برای پرولتاريا خطرناک هستند. اما فقط استادان فلسفه نبودند که با کشتی که حتی پول مسافرت اجباری را نيز خود می بايست پرداخت کنند مجبور به ترک روسيه شدند ، بلکه روزنامه نگاران ، نويسندگان، نقاشان نیز محبور شدند از اولین کشور سوسیالیستی خارج شوند. بيشر این افراد به طرف آلمان اعزام شدند. در بين اين روشنفکران این اسامی جلب توجه می کنند: :
Marc Chagall و Wassily Kandinsky و برنده جايزه نوبل Iwan Bunin . بعد از اخراج اين افراد فشار بر ديگر روشنفکران به طوری افزايش يافت که تعداد زياد ديگری از استادان روسيه را ‘ آزادانه ‘ ترک نمودند. البته روسيه حتی قبل از انقلاب نيز فاقد فيلسوف و جامعه شناس برجسته ای مانند کشور های اروپای مرکزی بود ، اما با اخراج همين استاد ها برای مدت زمان طولانی روس ها از پيشرفت علوم انسانی ( فلسفه ) محروم شدند که تا به امروز نيز ادامه دارد. اولين کشور پرولتاريا احتياج به فيلسوف نداشت. اما ساليان مديدی کتاب های ” فلسفی” لنين و استالين به عنوان فلسفه علمی پرولتاريا نه فقط جزو برنامه درسی دانشگاه های روسيه بود، بلکه شناخت این فلسفه روسی برای نجات بشريت نيز تبليغ می شد. امروز در دانشگا های روسيه هگل، کانت و ديگر فيلسوفان غربی تدریس می شوند..