خدایان انتقام ( Eumenides ) اورستس را پس از کشتن کلویمسترا تعقیب میکنند
آشیلوس، تراژدی نویس یونانی ( ۵۲۵ – ۴۵۶ قبل از میلاد )، که در جنگهای مآراتن ( ۴۹۰ ) و سالامیس ( ۴۸۰ ) علیه ایرانیان شرکت داشت اولین بار نمایشنامه اورستیا را در سال ۴۵۸ در آتن به صحنه آورد. آشیلوس در این تراژدی یک تغییر مهم قضایی در آتن را به معرض نمایش میگذارد: گذر از سنت انتقام گرفتن ( قصاص ) به فراخوان و برگزاری یک دادگاه برای بررسی موضوع اتهام ( در اینجا قتل ).
هگل به این تراژدی اشاره میکند ” که آشیلوس در اورستیا یک طرحی را به تماشا گذاشت که در آن یک شرایط برتر ( تشکیل دادگاه ) جایگزین یک شیوه بدوی و اولیه ( انتقام گرفتن ) شد ” آشیلوس تراژدی اورستیا را در سه بخش به صحنه آورد:
۱- Agamemnon ( آگاممنون )
۲ – Choephoren
۳ – Eumenides ( ارینوئس )
دو قسمت اول تراژدی سنت انتقام گرفتن را به نمایش میگذارند و قسمت سوم گذار انتقام به تشکیل دادگاه را نشان میدهد. اما خیلی کوتاه موضوع تراژدی:
قسمت اول: یونانیان آگاممنون را برای حمله به ترویا به فرماندهی ارتش یونان انتخاب میکنند. سربازان یونانی با کشتیهای جنگی به طرف ترویا به حرکت در میآیند، اما ناوگان دریایی یونانیان در مسیر راه، به علت نبودن باد، از حرکت بازمی ایستد. آگاممنون برای اینکه دوباره باد بوزد دختر خود، ایفیگنیا، را قربانی خدایان میکند. بعد از قربانی کردن ایفیگنیا خدایان به وزیدن باد رضایت میدهند و کشتیها دوباره به حرکت درمی آیند. بعد از پیروزی یونانیان در ترویا آگاممنون به یونان باز میگردد. آگاممنون کاساندرا، زن غیبگوی ترویای، که سقوط این شهر را پیشبینی کرده بود با خود به منزل میآورد. کلویمسترا، همسر آگاممنون، تصمیم میگیرد، بعلت قریانی شدن دختر خود، ایفیگنیا، به دست شوهرش و همچنین آوردن کاساندار به منزل مشترک، از شوهر خود انتقام بگیرد. کلویمسترا همسر خود، آگاممنون، را به قتل میرساند.
قسمت دوم: اورستس، پسر آگاممنون و کلویمسترا، انتقام پدر را میگیرد و مادر خود ( کلویمسترا) را میکشد.
در قسمت سوم نمایشنامه خدایان انتقام ( ارینوئس ) که منحصرا قاتلان را تعقیب و مجازات میکردند نقشه قتل و انتقام گرفتن از اورستس، به علت کشتن مادر خود، را طرح ریزی میکنند. اورستس که از ترس ارینوئس به آتن گریخته بود در این شهر از آتنا ( خدای خرد، جنگ و نگهبان آتن ) تقاضای کمک میکند. اورستس علت قتل مادر خود را به آتنا توضیح میدهد و همچنین خدایان انتقام نیز استدلالهای خود را که چرا قصد انتقام گرفتن از اورستس را دارند نیز برای آتنا بازگو میکنند.
آتنا نقش قاضی را بعهده میگیرد و از اورستس سوال میکند که آیا قتل مادر برای دفاع از خود و یا اینکه به علت وحشت داشتن از فرد دیگری بوده است. در آخر آتنا تقاضای تشکیل یک دادگاه ( در آتن ) برای تحقیق قتل کلویمسترا به دست اورستس را میکند. هیت منصفه این دادگاه از بین برجستهترین شهروندان آتن انتخاب میشوند. آپولو (خدای روشنایی و هنر) در دادگاه از اورستس دفاع میکند. بعد از دفاع آپولو از اورستس آتنا از اعضای دادگاه میخواهد که حکم متهم ( اورستس ) را صادر کنند. اورستس در دادگاه تبرئه میشود و همچنین آتنا اعلام میکند که از این به بعد جرائم قتل را نه خدایان انتقام، بلکه دادگاه باید رسیدگی کند.
در ایران ما، بعد از ۲۵۰۰ سال که تراژدی اورستیا برای اولین بار در آتن به صحنه آمد، هنوز خدایان انتقام ( اولای دم ) سرنوشت متهم را تعیین میکنند و نه اعضای یک دادگاه.