به آناتومی یوزپلنگ توجه کردهاید، طبیعت، یا به زبان مذهب، خدا، یک درنده قهار به معنای واقعی این لغت خلق کرده است. مانند یک اتومبیل مسابقه ( ماشین کورسی ) میتواند این گربه وحشی در سه ثانیه به سرعتی معادل ۱۰۰ کیلومتر برسد و با دندانها و پنجههای قوی طعمههای خود را نقش بر زمین کند. از طرف دیگر همین طبیعت، یا خدا، تمام فن مهندسی را در خلق بدن آهو به کار گرفته تا این حیوان ظریف و قشنگ بتواند با جهشهای بلند از تعقیب یوزپلنگ جان سالم بدربرد.
اما سوال آخر این است که خدا از یوزپلنگ، یا از آهو پشتیبانی میکند. اگر دندانهای قوی و استخوان بندی محکم یوزپلنک زیر نظر گرفته شوند این تصور در ذهن ما تقویت میشود که خدا از یوزپلنگ پشتیبانی میکند، اما اگر به جست و خیز و سم آهو که خطری برای یوزپلنک است توجه کنیم آنوقت ما به این ایده میرسیم که خدا حامی آهو است. شاید دست راست خدا که مشغول خلق یوزپلنگ بوده اطلاع نداشته که دست چپ در حال آفریدن بدن آهو است، یا اینکه خدا این دو حیوان را آگاهانه با چنین ویژگیها خلق کرده و از دیدن این بازی بیمعنی و مرگبار در طبیعت ( تعقیب یوزپلنگ و فرار آهو ) لذت میبرد. در غیر اینصورت خدا میتوانست یوزپلنگ را هم مانند آهو گیاهخوار خلق کند. به این سوالها مذهب نمیتواند یک جواب منطقی بدهد، اما تئوری “سیر تکامل” داروین ( Evolution ) بطور کامل پاسخ این سوالها را داده است. تئوری داروین این سوال را نمی کند که آیا دندان های قوی یوزپلنگ و جهش های آهو معنی و مفهومی دارند. طبق این تئوری هر دو طرف در طبیعت، آهو و یوزپلنگ، سعی میکند که از دیگری بهتر ( ورزیده تر ) باشد و ژن موفق خود را به نسل بعدی انتقال دهد. انتخاب طبیعی ( selection ) فقط مراقب زنده ماندن نوع ( در اینجا آهو و یوزپلنگ ) و تولید ژن است و نه دادن معنای به طبیعت.
از کتاب “ بزرگترین نمایش روی زمین: مدرکی برای تکامل ” نوشته Dawkins – صفخه 431
با سلام
تصور نمیکنم که مذهب برای ارائه پاسخهای آماده و سريع به پرسشهای انسان از جمله پرسشهای علمی پيدا شده باشند که اگر چنين بود جايگاه انسان و کنکاش او در جهان چه میشود؟