سوزانا و دو قاضی
در تورات داستان يک زن پاکدامن بنام سوزانا نقل شده است. سوزانا که بسیار زيبا بود و شوهر ثروتمندی نیز داشت در قرن ۶ قبل از ميلاد در بابل در زمان تبعید يهوديان در اين شهر زندگی می کرد. سوزانا مورد توجه دو قاضی سالخورده قرار می گيرد. این دو قاضی یک روز به سوزانا که در استخر خانه خود مشغول شنا کردن بود نزديک می شوند و از این زن ریبا می خواهند که خود را تسليم نمايد.
دو قاضی سوزانا را تهديد می کنند که اگر به خواسته آن ها جواب رد بدهد در دادگاه شهادت می دهند که او را در هنگام زنا مشاهده کردند که جرم آن سنگسار بود. سوزانا مقاومت می کند و خواسته اين دو قاضی بر آورده نمی شود. دو قاضی به دادگاه شکايت می کنند که سوزانا زنا کرده است. دانيل رئيس دادگاه، بعد از بازپرسی از سوزنا و دو قاضی متوجه می شود که اين دو شاکی دروغ می گويند و سوزانا را تبرئه می کند. به حکم دادگاه دو قاضی سنگسار می شوند. در تورات و بعد در مسحيت از سوزانا به عنوان يک زن شجاع و پاکدامن ياد شده است و ثابت شدن بی گناهی سوزانا و سنگسار نشدن او دلیل عدل الهی است که بی گناهان را نجات می دهد. اما در زمان رنسانس داستان اين زن پاکدامن توسط نقاشان دستخوش تغيير و تحول بزرگی می شود و ديگر نشانی از پاکدامنی و عدل خدایی در نقاشی اين نقاشان دیده نمی شود: سوزانا اين زن عفيف تورات تبديل می شود به يک سمبل سکسی و کليسا هيچ واکنشی عليه اين هنرمندان از خود نشان نمی دهد.
joon ajab chizie bah bah