سکه شناس انگلیسی ، J. Walker، اشاره می کند که تعداد زیادی از سکه های که اعراب ضرب کرده اند با اخبار تاریخ نویسان عرب و ایرانی از نظر زمانی همخوانی نمی کنند:
Even so there are numerous case where the coin evidence ….. ”
Can not be reconciled with the historical tradition.” (1
اسلام شناسان برای تطبیق دادن سال های ضرب شده بر روی سکه ها با اطلاعاتی که نویسندگان سنتی عرب و ایرانی ( طبری ) از زمان حکمرانی خلیفه ها و فرمانداران عرب داده اند در کنار تقویم سال هجری ( سال اول = 3 – 622 میلادی ) یک تقویم مصنوعی ( تقلبی ) به این نحو درست کردند:
دوران یزدگرد سوم [ سال اول = 3/ 632 میلادی
دوران بعد از یزدگرد سوم [سال اول = 3/ 652 میلادی
: Dating Systems
AH = Hijri [ year 1 = 622/3 AD]
YE = Yazdgard Era [ year 1 = 632/3 AD]
PYE = Post-Yazdgard Era [ year 1 = 652/3 AD
حال اسلام شناسان می توانند با به کمک گرفتن این تقویم ساختگی تاریخ سکه های را که با اطلاعات نویسندگان عرب و ایرانی (طبری) از حکمرانان عرب همخوان نیستند همخوان کنند. به طور مثال، اسلام شناس آلمانی ، G. Rotter، از دو روش مختلف برای تعیین تاریخ سکه های که در ایران ضرب شده اند استفاده می کند: برای مشخص کردن تاریخ سکه های که در داراب ( فارس ) ضرب شده اند به تقویم سال یزدگرد سوم اشاره می کند و برای سکه های که در نقاط دیگر ایران ضرب شده اند تقویم سال هجری را معتبر می داند. (2) به این ترتیب این اسلام شناس می تواند با به کمک گرفتن از این دو روش تاریخ ضرب سکه ها را با ارقام طبری در رابطه با حکومت خلیفه ها تطبیق دهد. سکه های از عبدالملک مروان با تاریخ 60 در داراب ضرب شده اند، اما چون این سال 60 (682 میلادی ) با تاریخ طبری مطابقت نمی کند اسلام شناسان زمان خلافت عبدالملک مروان را با تقویم یزدگردی ( سال 72 ) تعیین می کنند که با تاریخ طبری مطابقت کند. اما تاریخ حکاکی شده بر روی سنگ نبشته معاویه در “ ام افیس” ( اینجا ) تاریخ حقیقی ضرب سکه های ساسانی – عرب است. به طور مثال، یک سکه که سال 60 بر روی آن حکاری شده است این معنی را می دهد که این سکه 60 سال بعد از سال 622 ( سال یک اعراب )، در سال 682 (میلادی ) ضرب شده است و نه در سال 72 ( 694 ) ، سال یزدگردی .
1 – John Walker, A Catalogue Of The Muhammadan Coins In The British
Museum, 1941, Volume I، the Arab-Sassanian Coins, London 1941, xxxvii
2 – Gernot Rotter, Die Umayyaden und der Zweite Bürgerkrieg ( 680-692), Wiesbaden 1982, P. 85