تاریخ روشنگری درون دینی در مسیحیت و در اسلام
تاریخ روشنگری درون دینی در حوزه مسیحیت اتفاق افتاد. مسیحیت یک دین وحی است (revelation religion ) ، به این معنی که خدا در مسیح تجلی می کند و مسیح پسر خدا است. در مسیحیت تفکر نقش بزرگی دارد و ایمان به طور منطقی شرح و بسط داده می شود. تأمل و اندیشه یکی از ویژگی های مسیحیت است. اما در یهودیت، با وجود برخی از پیشگامان در قرون وسطا، این ویژگی های مسیحیت به احتمال زیاد در قرن هیجده خود را نشان داد. اما آنچه در اسلام میتوان آن را الهیات نامید، هنوز محدود به تفسیر متونی است که در قرآن گردآوری شده. برای مسلمانان این متون (سوره ها) را خدا مستقیم به پیغمبر مسلمانان، به محمد، به زبان عربی ارسال کرده است و به همین دلیل هم کودکان مسلمان در مدارس قرآن باید سوره ها را به زبان عربی بیاموزند، هر چند که یک کلمه از آنها را نمی فهمند. جزم اندیشی (dogmatic ) مسیحیت در پیشرفت و روند خود فقط اندکی به متون انجیل استناد کرد و بیشتر دیدگاه ها و موضوعات رواقیون (Stoicism) و عرفان گرایان را در نظر گرفت. مسیحیت برای رقابت با فلسفه یونان باستان ( رقابت با هلینیسم ) به نئو پلاتونیسم روی آورد و ایده آسمانی در فلسفه پلاتون را از آن خود کرد . و به همین دلیل هم مقاومت مسیحیت در مقابل روشنگری به مراتب کمتر از اسلام است.
و آنچه مربوط به موضوع ایمان هم می شود فرق زیادی است بین مسیحیت و اسلام . مرکز توجه در مسیحیت شخص مسیح ، پسر خدا، است و نه چهار انجیل ( کتاب مقدس ) این چهار انجیل اما به طور متفاوت از مسیح خبر می دهند. در اسلام کانون توجه قران است و نه شخص محمد. اما قران حرف خدا و یک منن واحد دست نخورده است. همچنین هیچگونه انتقادی هم نمی توان به حرف خدا ، به قران کرد.