تاریخ شفاهی و تاریخ کتبی
فتح فارس به نقل از تاریخ شفاهی
تورج دریایی تاریخ شناس مقیم آمریکا
در کتاب خود:
(3) Iranian Kingship, the Arab Conquest and Zoroastrian Apocalypse
در بخش 2 (ص 35) با سرخط :
War, Blood and Conquest: The Arab Muslim Takeover of Fars
چگونگی حمله اعراب به استان فارس در قرن 7 (میلادی ) رانشان می دهد (بازسازی می کند ) . هدف دریایی در این مقاله مشخص کردن تاریخ این حمله است. به همین علت دریایی به دو منبع تاریخی استناد می کند: منبع اول اخبار طبری، بلاذری ( از قرن 9 و 10) و ابن بلخی ( از قرن 12 ) از این جنگ است .
دریایی پس از بررسی اخبار طبری ، بلاذری و ابن بلخی به این نتیجه می رسد که تاریح حمله اعراب به استان فارس که این تاریخ نویسان از آن خبر داده اند با یک دیگر اختلاف دارند. به طور مثال، طبری خبر می دهد که اعراب در سال 30 هجری ( 652 ) به شهر اردشیر خُرّه حمله کردند، اما به نقل از بلاذری این شهر در سال 19 (641) به تصرف اعراب درآمد. در اینجا 11 سال فاصله در اخبار این دو نویسنده از حمله اعراب به شهر اردشیر خُرّه مشاهده می شود. (ص 48 ) دریایی ادامه می دهد که به علت قیام ایرانیان علیه اعراب در این شهر ها و تسخیر مجدد آنها تعیین .تاریخ دقیق فتح استان فارس مشکل است
مارتین هیندس، تاریخ و اسلام شناس انگلیسی، هم به حمله اعراب به استان فارس اشاره کرده
The First Arab Conquests in Fars, published in, Journal New History, Vol 6, No 19, 2017: 3-47. This article has been published in: British Institute of Persian Studies, Vol 22, 1998.
مقاله هیندس به فارسی ترجمه شده :
نخستین پیروزی های عرب در فارس ، نویسنده: مارتین هیندس، ترجمه و منتشر شده در فصلنامه تاریخ نو، سال 7، شماره 19، تابستان 1396: 47-3.
به نقل از هیندس حمله به فارس از بحرین از راه دریایی بود:
This , den, was the first Arab maritime expedition against Fars in the period of the Medinan caliphate
.منبع خبری هیندس هم طبری، بلاذری و سیف بن عمر است
این تاریخ نویسان (دریایی و هیندس) معتقد هستند که فارس در زمان خلیفه دوم و سوم تصرف شد
اسناد کتبی:
یشوع یهب سوم ( وفات 659 ) اسقف نینوا ( 628 تا 637 )، اسقف اربیل ( 637 تا 649 ) و از سال 649 تا 659 اسقف اعظم در نامه ای ( نامه 14C ) به سیمون ، اسقف مسیحیان در رام اردشیر ( استان فارس) ،اشاره می کند که اعراب خواهان تغییر مذهب مسیحیان نبودند .
.این نامه ، به نقل از Philip Penn ، بین سال های 649 تا 659 نوشته شده
Issho’yahb clearly wrote Letters 14C ( Rev Ardashir ) and 15C in the last decade of his life, while he was catholicos ( 649 – 659 )
در این نامه یشوع یهب به اعرابی اشاره می کند که در فارس به قدرت رسیده بودند. یشوع یهب سوم می نویسد: “ این اعراب پیش ما ( در اربیل ؟) نیز هستند ، اعراب نه فقط دشمن مسیحیت نیستد، بلکه آنها ایمان ما را ستایش می کنند ، به کشیش های ما احترام می گذارند و به کلیسا ها کمک می کنند. اعراب سعی نکردند مذهب مسیحیان را در رام اردشیر تغییر دهند و فقط از شهروندان مسیحی خواستند که از نصف املاک خود صرفنظر کنند“ :
To Simon, the bishop of Rev Ardashir
From Isho’yahb to our honored brother Mar Simon, the metropolitan bishop of Rev Ardashir.. Greeting in our Lord.
For also these Arabs to whom at this time God has given control over the world, as you know , they are [ also here ] with us. Not only are they no enemy to Christianity, but they are even praisers of our faith, honorers of our Lord’s priests and holy ones, and supporters of churches and monasteries. Indeed , how did your people of Mrwny‘ abandon their faith on pretext of [ the Arabs‘ ] ? And this when , as even the people of Mrwny‘ say, the Arabs did not force them to abandon their faith but only told them to abandon half of their possessions and to hold on to their faith
دریایی معتقد است که اعراب در سال 652 استان فارس را تصرف کردند و در اینصورت می بایست نامه یشوع یهب سوم بین سال 652 تا سال 659 ،سال وفات یشوع یهب سوم، نوشته شده باشد، اما این اسقف نینوا و اربیل در نامه خود اشاره ای به اسلام، یا ناآرامی در استان فارس نکرده است.
از طرف دیگر استاد تاریخ دانشگاه یوتا ( آمریکا )، Peter von Sivers ، در رابطه با این نامه یشوع یهب سوم می نویسد:
از این نامه یشوع یهب سوم چنین برداشت می شود که “ اعراب مومئن در آخر دروه باستان وابسته به فرقه نستوری بودند“.
Ischoyahbs Brief….repräsentiert die wohl früheste Dokumentation der Zugehörigkeit der arabischen Gläubigen zum Umfeld der nestorianischen Konfession in der Spätantike
سکه شناس فرانسوی “ریکا گیزلن” از 8 سکه عرب – ساسانی نام می برد که اعراب در استان فارس ضرب کرده اند. تاریخ ضرب سکه ها مشخص نیست، اما فرم این سکه ها شبیه سکه های دیگری هستند که در اوائل قرن 8 ضرب شده اند :
اغواگر است، با این وجود، تاریخ (ضرب سکه) حدود 100 هجری است
It is tempting, nevertheless, to date them to around 100H
جالب ترین سکه سکه شماره ASCC103 است. بر روی این سکه نمادهای زرتشتی ( tradition of late Sasanian coin ) ، واژه بسم الئه ضرب شده و در پشت سکه یک فرشته با هاله مقدس ( نماد مسیحیت ) دیده می شود. برای سکه شناس فرانسوی این سکه باز تاب شرایط سیاسی – فرهنگی فارس را در اوائل قرن 8 نشان می دهد که:
„بعضی از حاکمان مسلمان شده بودند ( یا مسلمان بودند؟ ) و بعضی زرتشتی و مسیحی ماندند“
This supports the attribution of these coins to local lords, some of whom had perhaps become Muslim while other remained Zoroastrians or Christians
گیزلن ادامه می دهد: “ این سکه نشان می دهد که در فارس در دوران امویان مذهب و فرهنگ با هم آمیخته شده بودند.
In any case, this coinage bears witness to the fact that Fars in
the Umayyad period was a cultural and religious melting pot
و اضافه می کند: „در غیر اینصورت چطور می توان توضیح داد که بر روی یک سکه نماد رزتشتی با واژه بسم الئه و فرشته با هاله مقدس ضرب شوند“.
How else, after all, could one explain the issue of a coin with an obverse showing a Sasanian bust and the term bismillah, whil the reverse bear an angel with a halo
بر روی سکه دیکری نقش صلیب دیده می شود و سکه شناس فرانسوی ادعا می کند که نقش صلیب بر روی سکه تقلیدی است از پول بیزانس است
The double bust ( ASCC8 ) and the head surmounted by a cross ( ASCC27-28 ) are borrowings from Byzantine monetary iconography
حال چرا می بایست اعراب مسلمان در استان فارس برای ضرب سکه های خود از مدل پول بیزانس استفاده کنند معلوم نیست و وآژه بسم الئه به معنی به نام خدا می تواند یک عرب مسیحی هم بیان کند
همچنین همین سکه شناس از یک سکه با علامت صلیت هم نام می برد که در استان فارس
ضرب شده است